تعزیه
شبیه گردانی یا شبیه خوانی یا تعزیه نمایشی بوده است در اصل بر پایه ی قصه ها و روایات مربوط بر زندگی و مصائب خاندان پیامبر اسلام برای امام حسین و فجایعی در محرماست.
نمایشخانه هایی که نام تکیه یا حسینه داشت عبارت بود از چادر یا خیمه بزرگی که بر تیرکهای چوبی استوار میشد و آنرا به آسانی بر پا میکرد و یا جمع و منتقل میکرد.
بر اسا مدارک موجود معلوم است که در دهه ی اول ماه های محرم عهد ناصرالدین شاه تقریبا 300 مجلس شبیه خوانی در نمایشخانه های موقت و دائم یعنی تکیه ها و حسینه ها بر پا میشد.
در سال 1248 شمسی به دستور ناصرالدین شاه و مباشرات دوستعلی خان معیرالممالک عظیمترین نمایشخانهی همه اعصار تاریخ ایران یعنی (تکیه دولت)در زاویه جنوبی غربی کاخ گلستان با گنجایش حدود بیست هزار نفر و صرف مبلغی معادل یکصدوپنجاه هزار تومان ساخته شد.
ساختمان مدور تکیه دولت در چهر طبقه و با مساحت تقریبی دو هزار و هشتصد و بیست زرع مربع و مجلل ترین نمایش خانه های تعزیه بوده است.
تعزیه تنها نشان دادن یک قصه ی مذهبی نیست محور اصلی این نمایش ها ماجرای تسلیم زندگی در برابر پایداریی و نابودی است جنگ خیر و شرو به خاطر عدالت و.....است
یک نوع همبستگی و همفکری نا آگاه بین شیعیان و مسیحیان راجع به اصل شفاعت در این نمایش ها یافته اند و آن اینکه امام حسین نیز مانند مسیح آگاهانه برای نجات پیروانش از گمراهی و بیدار کردن آنها تن به شهادت داد و در محشر نیز شفاعت پیروان خود را خواهد داد.
تعزیه نامه ها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
واقعه:تعزیه نامه هایی که مصائب و شهادت افراد اساطیر مذهبی و خصوصا ماجراهای مربوط به کربلا و خاندان سیدالشهدا را نشان میدهد.
پیش واقعه:تعزیه نامه هایی است که از نظر داستانی مستقل و تمام نیست زیرا همیشه باید به نمایش یک واقعه منجر گردد.
گوشه:تعزیه نامه های تفننی مضحک و گاه ریشخند آمیز که افراد آن اغلب اشخاض اساطیر مذهبی اسلامی که خود شامل اساطیر یهدوی و مسیحی هم هست
هر تعزیه نامه ی کامل را یک مجلس و یا دستگاه میگفتند به اشخاض بازی تشبیه میگفتند و بین شبیه ها آنها که حرف داشتند نسخه خوان نام داشتند و آنها که حرف نداشتند نعش یا سیاه لشگر
به کارگردان تعزیه تعزیه گردان یا شبیه گردان و آسانتر از همه استاد میگفتند به کارگردان دسته ها سردم دارمیگفتند .
آنها که جزو یاران امام هستند منظور بازیگران تعزیه مؤلف خوان یا مظلوم خوان و آنها که نقش دشمنان را ایفا میکردند به مخالف خوان و کلآ به اشقیاء معروف اند.
در دوره ی رضا شاه به نظر اولیای وقت رسید شور و خشوختی که دامنگیر اغلب دسته های عزاداری است ممکن است در نظر خارجیان به وحشی گری تعبیر شود بنابراین در سال 1299شمس همه گونه تظاهرات مذهبی از جمله نمایش تعزیه ممنوع شد.سپس از کناره گیری رضا شاه در سال 1320 تعزیه که تقریباً شکوه سابق خود را از دست داده بود به مقصد تجدید حیات دوباره به شهرها روی آورد ولی رسم و پسند روزگار عوض شده بود و مردمی که بین دو فرهنگ و تمدن سرگردان بودند آنرا آنطور ک باید نپذیرفته بودند.
تعزیه زنانه:که در منزل قمرالسلطنه دختر فتح علی شاه و در دنباله ی مجلس های روضه خوانی زنانه پیدا شد میدانیم که به واسطه ی مانع های مذهبی حرام دانستن زنان در بازیگری در مقابل مردان نقش زنان را مردان بازی میکرده اند و زنان به هرحال راهی برای نمایش نداشتند پس سرانجام ذوق نمایشگری شان به این ترتیب ظهور کرد.
لقب عمومی بازیگران (طا) همان لقب زنان روضه خوان بود.
بخشی ازکتاب نمایش در ایران از بهرام بیضائی