در زیر روایت هایی آروده ام خلاصه شده از کتاب نمایش در ایران که نویسنده آن بهرام بیضائی است.
نمایش های پس از اسلام
مذهبی که با حمله عرب در ایران حاک شد نمایش را نمیشناخت تا آن را به ارمغان آورد مانع نمایش شد علما بودند که با تفسیر یک آیه شبیه سازی را حرام اعلام کردند.
با وجود حرام و بسته بودن نمایش و در محدودیت بودن نمایش از بین نرفت.
بند بازی چشم بندی و سایر بازیگران منفرد لفظ تماشا که معرف محل آن ها تماشاگاه یا تماشاخانه و کلا به اجراکنندگان ای بازی ها در زبان مردم (لوتی) میگفتند.
نمایش در ان زمان در غربت و محدودیت بود گهگاهی بازیگران دور گرد نمایش هایی برای خندادن مردم اجرا میکردند.نمایش هایی برای همیشه در محدودیت باقی ماندندچنانچه از جنشهای آتش بازی یا پرنده سوزی پیش از اسلام که امروزه تنها آتش بازی چهارشنبه آخر سال به جا مانده است.
جشن ها و نمایش های زیادی اجرا میشد مانند میر نوروزی کوسه گلین کساچی خارتماق که آخری به معنای کوسه در آوردن است.
بعدها یک مایش تخت حوضی درست شد به اسم نوروز پیروز یا حاکم شنبه
جشن دیگری که ادامه یافت جشن شاه سوزی یا دیبمهر بود که ریشه آن نمایش مغ کشی پیش از اسلام بود پس از اسلام چون ممنوعیت راه آن را سد کرد به قیافه ی جشن عمر کشان در آمد که تمسخر برای قربانی کردن عمر و...بوده است
رسم دیگری که مایه های نمایشی داشت دسته های عزاداری بود که سوگواری در ایران سابقه طولانی دارد ما قبلا ماجرای نوحه بر مرگ سیاوش را از این مقوله شنیده ایم.
نمایشهای مهم و شادی آور عهد صفویه به معنی کچلک بازی و بقال بازی و تخت حوضی بوده است.
عملیات زورگری و پهلئانی وقوالی و نقالی و شیشه بازی و ...را با واژه یعام (معرکه) مشخص کردند.
به بازی هایی که روح مسخره و دلقک گونه و ... داشته اند به آن ها تقلیدمیگفتند و به بازیگر آن مقل یا تقلید چی میگفتند.
لال بازی نمایشی بی سخن قصه های ساده و پر حرکتی بوده استکه با آهنگ جفت بود.
صورتکهای ترسناک آن زمان کخ میگفتند.
در بیشتر شهرها ذوق اقلیت یهود بوده که چون مذهب راه را بر غیر مسلمان نبسته بوده و میتوانسته نمایش بدهد بیشتر دوره گردها یهودیان و کولیان حومه نشین بوده اند.
بازیگران دوره گرد واسطه ای پیدایش نمایش های جدی تر شدند مانند تخت حوضی و همچنین تعزیه.
ادامه دارد...
منبع نماش در ایران اثر بهرام بیضائی